loading...
Fun.Monister.ir
Ehsan بازدید : 259 دوشنبه 11 فروردین 1393 نظرات (0)

http://monister-up.ir/uploads/monister_ir139621051784591.jpg

یه بار مجبور شدم برم یه مجلس ختمی که مسجدش صندلی نداشت
موقعی رسیدم که روضه خون داشت خودشو میکشت.
همون موقع یه نفر از کنار دیوار بلند شد و من جاشو گرفتم
و تکیه دادم یه لحظه دنیا دور سرم چرخید
و سقف مسجد اومد جلوی نظرم و صدای خنده رفت هوا!
دیوار نبود. برزنت بود تو زنونه فرود اومده بودم!

 

**********************************

اعترافات خنده دار
تو دوران دانشگاه با بعضی از بچه ها بد جور تیریپ مرام و معرفت داشتیم
و هی تعارف به هم تیکه پاره میکردیم.مثلاً دوستم رد میشد میگفت غلامم……
منم میگفتم خاک پاتم و این حرفا.این قضیه هی بالا گرفت و تیکه ها دیگه از حد خارج شده بود
که من دیگه به انتها رسوندمش.از پنجره کلاس داشتم محوطه رو نگاه میکردم
که رفیقم حسن بین همه دخترا و پسرا داد زد:
داش ایمان…..نوکر خر پدرتم……
منم هول شدم گفتم پدرم خودش خرته…..
براي نمايش ادامه اين مطلب بايد عضو شويد !
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
سایت مانیستر دات آی آر در سال 1392 برای کمک به وبمستران افتتاح شد و با زیاد تر شدن کاربران و استقبال صمیمانه ی آنها به صورت حرفه ای به کار خود ادامه داد ناگهان در ابتدای سال 1393 تصمیم به راه اندازی قسمت فان و تفریحی گرفت!
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آمار سایت
  • کل مطالب : 50
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 10
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 34
  • بازدید امروز : 50
  • باردید دیروز : 80
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 367
  • بازدید ماه : 2,446
  • بازدید سال : 5,938
  • بازدید کلی : 149,633
  • کدهای اختصاصی

    امتیاز دهید

    با تشکر از حمایت شما